سلام برادر
وب زيبايي داري
قصه عشق ما را بايستي با غروب بود تا دانست
و با هواي ابري پاييزان
و با مرغي كه به ناچار براي ميله هاي بي احساس قفس نغمه سرايي مي كند.
ماجراي غم انگيز ما را در محفل شمع و پروانه بايستي شنيد و در عمق لبخندهاي پيوند خورده با اشك و در آه سوزان سينه هاي داغ ديده
غم فراغمان اگر چه بسيار است اما...
اگه اجازه بديد وبتون رو تو همسنگراي يه پوتين يه پلاك قراربدم
منتظرتون هستم. ضمنا آپ شديد ما رو بيخبر نذار همچنين